دلمشغولی های من

زیر بارند درختان که تعلق دارند ای خوشا سرو که از بار غم آزاد آمد

زیر بارند درختان که تعلق دارند ای خوشا سرو که از بار غم آزاد آمد

۲ مطلب در آبان ۱۳۹۳ ثبت شده است

عمق جنگل شفت،من،تو،حافظ...


صنما با غم عشق تو چه تدبیر کنم

تا به کی در غم تو ناله شبگیر کنم

دل دیوانه از آن شد که نصیحت شنود

مگرش هم ز سر زلف تو زنجیر کنم

آنچه در مدت هجر تو کشیدم هیهات

در یکی نامه محال است که تحریر کنم

....

































پی نوشت:گزارش کامل وبلاگ روزهای برفی تو لینکام
پی نوشت:هرآرزویی،هر لذتی،هر رنجی،هر عشقی،هر رفتنی،هر سفری...یه روزی،یه جایی تموم میشه،اما ایکاش همه چیز خوب تموم بشه و در نهایت تنها چیزی که به جا میمونه خاطرات خوبش باشه.
پی نوشت:نیما و حبیبه ممنونم ازتون

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۳ ، ۱۷:۴۲
مژگان یوسف پور
 

یه رکاب تک نفره ی سه شنبه ای(گاوازنگ)

 پیاده روی سد کردآباد در منطقه طارم

 

 

 پیش به سوی چره نو(روستایی در اطراف زنجان)

 

 

 چرا وقتی میگم دوچرخه ام دلش قله میخاست میخندی؟بردمش اون بالا که همه شهر زیر پاهاش باشه

 

 

 

 

 

 

 ممنونم از همراهیتون.و از کمک مستر شهریار

 

 

 

 

 

این پست رو تقدیم میکنم به دوست عزیزم آرام و پسر دوست داشتنیش حسن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آبان ۹۳ ، ۲۰:۵۳
مژگان یوسف پور